رضا01 اس سرگرمی



سلام

نزدیک یک سال از زله کرمانشاه میگذره تصمیم

گرفتم امروز خاطره و دیدگاه خودمو بنویسم اگه

دوست داشتین بخونینش این زله در استان ما

قزوین هم بصورت خفیف حس شد من دیدم یکم

دارم ت میخورم سریع لامپ رو نگاه کردم یکم

ترسیدم اما خیلی یواش ت میخورد برای همین

ترس جاشو به هیجان داد به همه اطلاع دادم اما

لامپ دیگه ت نمیخورد هیچکس باور نکرد به

گروه تلگرام شهرمون و خبرگزاری اطلاع دادم چند

دقیقه بعد چند نفر هم گفتن احساس کردن و بعد

اینستاگرام و تلگرام پر شد از فیلم لامپ هایی که

ت شدید میخوردن هشتک زله داغ شد و خبر

زله کرمانشاه بیش از هفت ریشتر پر شد و من

بسیار خوشحال و هیجان زده بودم آمار زخمی

ها و کشته ها کم بود و من بخاطر هیجانی که

داشتم یه مکث کوچیک کردمو خوشحالی کردم

و جوک ها رو میخوندم و کلیپ لامپ ها رو میدیدم

کم کم آمار کشته ها و زخمی ها بالا رفت کرمانشاه

شبیه فلسطین شده بود خیلی ها یک یا چند عزیزشونو

و یا خونه و زندگیشونواز دست داده بودن  تلویزیون

تصاویر دلخراشی نشون میداد که واقعا ناراحت کننده

بود  تازه فهمیدم فقط عدد و ارقام نیست یه غم سنگین برای

هموطنامه چون همین اعداد میتونه یک پدر یک مادر و یک

کودک باشه که زخمی یا فوت شده. و چون هیجانی بودم حتی

یک لحظه هم به این فکر نکردم. با خودم گفتم کاش هر زله

فقط به جوک و فیلم از لامپ ختم میشد اما صد حیف که اینطور

نبود اینترنت پر شد از تسلیت. صف کمک های مردمی و پیشنهاد

اسکان دادن به اونایی که بچه دارن اتحاد و انسانیت مردم ایران

کمی از درد هاشون رو تسکین داد اما چند کودک بخاطر نبود

کانکس از سرمای شدید جونشونو از دست دادن این زله

هر جای ایران ممکن بود اتفاق بیوفته کاش بشه قبل

هر زله پیشگیری کرد تا شاهد اینگونه اتفاقات تلخ

نباشیم ایران ما زخمیه از اخبار بد از بلایای طبیعی

و خطا های انسانی مراقب وجدانمون باشیم و سعی

کنیم برای ایران برای انسانیت قدم های کوچک برای

اهداف بزرگ برداریم حالا شاید یه پست دیگه اهدافمو

بگم اما یادمون باشه ما هممون در قبال ایران مسئولیم.


آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

بنیاد خیریه مهر نور 21125315 بی نظم درس هایی از قرآن یادگیری برنامه نویسی برای کودکان و نوجوانان James گریه روی شانه های زندانبان زیگورات fasleruyeshd طلا فایل